وقتی صدای "والعصر" می آمد، در کمین دل بودیم یا زیر سقف دنیا ؟ او می گفت : قسم به عصر ! عصری که لایق سوگند باشد؛ زیان کارانش، آدمیان و قدرشناسانش،حق گویان و صبوران باشند
می گفت : "إنّ الإنسانَ لفی خسر" ؛ زیان کار، یعنی انسان... (ما ) "إلا الذین امنوا و عملوا الصالحات" ؛ مگر مومنان ! از آن به بعد دیگر قرار شد که ایمان بیاوریم ، زیانی نبینیم و عمل صالح کوله بارمان شود !
عمل صالح توشه ی ما شد ؟!! شمارش کنیم؟ امروز و دیروز و ...! عمل که بسیار بود ، صالح بودنش با اوست !
کلام آخرش انگار از همه بلندتر بود "... و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر" ؛ انسان زیان کار نمی شود اگر ...به حق سفارش کند و بر آن صبر یادتان هست، ما کی به حق گفتیم و اهلش بودیم ؟ یا کی بر حق صبوری کردیم ؟!
یادم هست... چه ساعت ها را اسیر دل بودیم و حکم به غفلت دادیم چه دقیقه ها را برای رشد نکردن، سوزاندیم و دلی نسوزاندیم
شعار بسیار دادیم..اینها را که گفتم، شعارهامان نبود! عمل های شب و روزمان بود ! و الله بصیر
پ.ن 1/ میلاد یگانه منجی عالم بشریت بر منتظرانش مبارک (هرچند با تاخیر) پ.ن 2/ مهمونی نزدیکه ... خدا کند که بهترین باشیم پ.ن 3/ از لطفی که در حق ما روا داشتین، بسیار ممنون پ.ن 4/ عذر تقصیر بخاطر تاخیرها ..